دنیای تو
 
Design by : NazTarin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 48
بازدید هفته : 99
بازدید ماه : 4086
بازدید کل : 360274
تعداد مطالب : 238
تعداد نظرات : 148
تعداد آنلاین : 1



???

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 48
بازدید هفته : 99
بازدید ماه : 4086
بازدید کل : 360274
تعداد مطالب : 238
تعداد نظرات : 148
تعداد آنلاین : 1


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه

كد موسيقي براي وبلاگ

 

عیب کوچولوی عروس
جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.

جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است


عیب کوچولوی عروس
جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.

جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است
پیرزن گفت:اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود

جوان گفت: شنیده ام زبانش هم لکنت دارد
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد

جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است
پیرزن گفت: درست است ، این هم یکی از خوشبختی هاست که کسی مزاحم آسایش شما نمی شود و به او طمع نمی برد

جوان گفت: شنیده ام پایش هم می لنگد و این عیب بزرگی است
پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمی دانید که این صفت ، باعث می شود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی ، خرج برایت نمی تراشد

جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیده ام که عقل درستی هم ندارد
پیرزن گفت: ای وای، شما مرد ها چقدر بهانه گیر هستید، پس یعنی می خواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد.

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست
تفاوت جالب زمین خوردن دختر و پسر ها! (فقط بخندید)
یک آقا پسر در حال دویدن...

زااااارت (صدای زمین خوردن)

رفیق پسر : اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی")

یک رهگذر : چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!!

یک خانوم جوان رهگذر : ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!
.
.
.
.
.
دختر خانمی در حال راه رفتن…

دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)

رفیق دختر : آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای…

یک رهگذر : دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟

یک پسر جوان رهگذر : ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من!
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین!!

ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست
نامه یه پسر سنگدل به نامزدش بخونی می فهمی ایول داره .

۱- محبت شدیدی كه صادقانه به تو ابراز میكردم

۲- دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو

۳- روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم

۴- به پستی و دورویی تو بیشتر پی میبرم و

۵- این احساس در قلب من قوت میگیرد كه بالاخره روزی باید

۶- از هم جدا شویم و دیگر من به هیچ وجه مایل نیستم كه

۷- شریك زندگی تو باشم و اگرچه عمر دوستی ما همچون عمر گلهای بهار كوتاه بود اما

۸- توانستم به طبیعت پست و فرومایه تو پی ببرم و

۹- بسیاری از صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم

۱۰- این خودخواهی ، حسادت و تنگ نظری تو را هیچ كس نمیتواند تحمل كند و با این وضع

۱۱- اگر ازدواج ما سر بگیرد ، تمام عمر را

۱۲- به پشیمانی و ندامت خواهیم گذراند . بنابراین با جدایی ازهم

۱۳- خوشبخت خواهیم بود و این را هم بدان كه

۱۴- از زدن این حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و باز هم مطمئن باش

۱۵- این مطالب را از روی عمق احساسم مینویسم و چقدر برایم ناراحت كننده است اگر

۱۶- باز بخواهی در صدد دوستی با من برآیی . بنابراین از تو میخواهم كه

۱۷- جواب مرا ندهی . چون حرفهای تو تمامش

۱۸- دروغ و تظاهر است و به هیچ وجه نمیتوان گفت كه دارای كمترین

۱۹- عواطف ، احساسات و حرارت است و به همین سبب تصمیم گرفتم برای همیشه

۲۰- تو و یادگار تلخ عشقت را فراموش كنم و نمتوانم قانع شوم كه

۲۱- تو را دوست داشته باشم و شریك زندگی تو باشم .

و در آخر اگر میخواهی میزان علاقه مرا به خودت بفهمی از مطالب بالا فقط شماره های

فرد را بخوان .

ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

دروغ: بعدا" باهات تماس می گیرم

معنی: دیگه هیچ وقت منو نمی بینی

دروغ: تو قسمتی از وجود منی- نمی دونی تا چه اندازه دوستت دارم

معنی: تو برای من به اندازه کافی زیبا، باهوش و پولدار نیستی میزارمت کنار

دروغ: اون دختر هیچ تیریپی با من نداره - ما فقط دوست معمولی هستیم

معنی: عاشقشم

دروغ: آخر این هفته با دوستام داریم میریم کوه

معنی: داریم میریم دختر بازی.

دروغ: می تونی 5 هزار تومن بهم قرض بدی؟ تا آخر هفته بهت برمیگردونم

معنی: پولتو ببوس و باهاش خداحافظی کن.

این هم شاید بزرگترین دروغی باشد که تا بحال گفته شده:

دروغ: قول میدم تا زمانیکه مرگ مارو از هم جدا نکرده عاشقت باشم، باهات صادق باشم و ازت نگهداری کنم

معنی: ازت میخوام لباسامو بشوری، خونمو تمیز کنی، غذا برام بپزی، وقتی مریض میشم ازم پرستاری کنی، از بچه هام مراقبت کنی، به دوستام و خـانوادم سـرویـس بدی . هر وقت بخوام میـرم با دوسـتــام و دخـتـرای دیـگـه گـردش، هیچوقت پول بـهت نمی دم و هیچ کلمه خوشـحال کنـنده ای بـهت نخواهم گفت و هیچ کاری که برای تو جالب باشه انجام نخواهم داد!
 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

تفسیر برخی از رشته های دانشگاهی ! (طنز اتم !)


 

۱-رشته تغذیه:

رشته ای که اشتباهاً جزو رشته های دانشگاهی اومده. آینده شغلی بسیار تیره و تیریکی دارند. در بهترین حالت و در صورتی که شهرداری به فارغ التحصیلان این رشته مجوز بدهد میتوانند اقدام به باز کردن ساندویچ فروشی کنند! ضمناً دانشجویان فوق لیسانس هم میتونند Fast Food بزنند.از بزرگترین دستاورد های علمی این رشته در سالهای اخیر کشف فرمول سس هزار جزیره بوده است! از جمله دروس این رشته: هات داگ-۱ هات داگ۲ – سوسیس کاربردی- انسان و کالباس و…. میباشد! از بزرگان این علم هم میتوان به اکبر کثیف (ساندویچ فروشی اکبر کثافت) اشاره کرد.

 

۲-مهندسی راه و ساختمان:

عمله سابق- دیگه فقط مونده بود کارگر ساختمانی رو دانشگاه ها بدند بیرون که خوشبختانه این امر هم با تلاش متخصصان و دانشمندان ایرانی محقق شد و ما از این به بعد کارگر هم از دانشگاه میاریم! روزی رو تصور کنید که از صبح وانت های شهرداری جولوی دانشکده فنی توقف میکنند و بچه های راه و ساختمان رو میبرند سر ساختمان! در این رشته معیار بهترین دانشجو برای دانشجویانی است که بیشتر از همه بتوانند آجر را به بالا بندازند. دروس این رشته عبارتند از: بیل مقدماتی؟ بیلچه- روش های چیدن تیرآهن- فرمولاسیون درست کردن سیمان و …….

۳-رشته ادبیات:

گیج ترین و گلابی ترین دانشجوهای ایران در این رشته تحصیل میکنند (توصیه میکنم اگر یه وقت دلتون گرفت واسه بازکردنش برید دانشکده ادبیات!) از جمله بزرگترین دانشمندان این رشته حافظ و سعدی و عارف قزوینی و ایرج میرزا! بوده اند که حتی تحصیلات دبیرستانی هم ندارند (علمی که بزرگانش سواد درست حسابی ندارند دیگه معلومه چی میشه….!) از ابهامات بزرگ این رشته این نکته میباشد که انوری بالاخره شاعر قرن پنجم است یا نهم! فارغ التحصیلان این رشته میتوانند به عنوان مصطفی رحماندوست مشغول به کار شوند! از دروس این رشته: زندگی نامه و آثار حافظ- زندگی نامه و آثار سعدی- زندگی نامه و آثارنظامی- زندگی و آثار فرخی سیستانی و یزدی و شمالی و بلوچی و…..!

۴-رشته مهندسی صنایع:

رشته ای که فقط اسمش مهندسی صنایع می باشد و گرنه دانشجویان این رشته مهندسی صنایع دستی هم بلد نیستند چه برسه…. تا به امروز شخص قابل ذکری در این رشته مشغول به تحصیل نبوده و شاید معروفترین دانشمند این رشته امیر حجوانی باشد که با رتبه ۴۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ مشغول تحصیل در رشته مهندسی صنایع می باشد!

۵-رشته مهندسی کامپیوتر (بخونید مهندسی رایانه):

خدا پدر مادر مخترع کامپیوتر رو بیامرزه که اگه اون نبود الان تعداد دانشجوهای این مملکت به نصف تقلیل پیدا میکرد.ا ین روزا دیگه عادی ترین جمله ای که از یک دانشجو شنیده میشود این است: کام میخونم! نکته جالب در مورد این رشته تفکیک آن به دو گرایش نرم افزار و سخت افزار میباشد که دانشجویانی که تبحر خاصی در زمینه Fifa2006 و Max.p و …. دارند وارد گرایش نرم افزار و کسانی که میتوانند با انگشست شصت پایشان دکمه Power کامپیوتر را بزنند وارد گرایش سخت افزار میکنند. فارغ التحصیلان این رشته حوالی خیابان جمهوری مشغول فروختن CD میباشند! از دروس این رشته: بیل گیتس شناسی ۱؟ سی دی مقدماتی- تفاوت Monitor و TV و….

۶-رشته پرستاری:

رشته ای که یک دنیا حرف و حدیث پشت سرشه! ولی یکی از اساسی ترین رشته های دانشگاهی می باشد که اگه نبود اونوقت دانشگاه تبدیل به مکانی بی روح میشد (تصور کنید اونوقت کیا مثل سگ پا میدادند؟ کیا……!) رشته ای که به معنای واقعی کلمه بیگاری می باشد (صبح ساعت ۶ باید با خرج خودشون به بیمارستان های عمومی برند و شیفت وایسن و عصر هم تا ساعت ۸ شب در دانشگاه کلاس دارن!!!) چندی پیش هدیه تهرانی به عنوان پرستار نمونه انتخاب شد! از دروس این رشته عبارتند از: راه و روش هیجان بخشی به بیمار- لطافت عملی؟ سوند۱- فشار ۲- جیگر ۳ و …

۷-داروسازی:

نفس-زندگی-بهترین رشته دانشگاهی. رشته ای که هیچ نقطه ضعفی ندارد. تنها نکته منفی این رشته دانشجویانش میباشند که از سال سوم به خاطر آشنایی با انواع داروهای نئشه آور مشغول پاک کردن شیشه های فضا پیما میباشند!!! (البته دختراشم خدایی آخر ضد حالن!) کسانی که در این رشته تحصیل میکنند همشون از بزرگان جامعه هستند! تنها رشته ای که هنوز خز نشده و اون به این دلیل می باشد که هرکسی رو توش راه نمیدن و فقط آدم باحال ها رو راه میدن (پسراشو میگم!) از دروس این رشته: فارمالوژی- فارماتو گرافی- فارماسی- فارما توپیک- شیمی!


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

خاطرات جالب یک پزشک - مطالب جالب - www.RadsMs.com

پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند.

علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است

که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند

یا کمبود اطلاعات پزشکی است یا شاید وقوع بعضی اتفاقات

در فضایی که سایه مرگ و بیماری در آن وجود دارد خود به خود تبدیل به طنز می‌شود.

اما مهم اینجاست که یک پزشک عمومی با ذوق اهل شهرکرد هر از چندگاهی

خاطراتش را از این ماجراها در وبلاگش می‌نویسد که بسیار خواندنی هستند:

 

گلوی بچه رو که نگاه کردم مادرش گفت:

آقای دکتر! گلوش چرک داره؟ گفتم: چرکش تازه میخواد شروع بشه.

گفت: این بچه همیشه همینطوره٬ همیشه عفونتش اول شروع میشه بعد زیاد میشه!

به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ با یه صدای گرفته گفت:

هیچی فقط چند روزه که اصلا صدام درنمیره!!

به دختری که با استفراغ اومده بود گفتم:

اسهال هم دارین؟ گفت: حالتشو دارم اما نمیاد!!

یه خانم حدودا ۵۰ ساله دختر حدودا ۱۸ سالشو آورده بود.

به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: دلهره دارم.

مادرش زد زیر خنده و بعد گفت: مامان! دل پیچه ، نه دلهره!

پرسیدم: چیز ناجوری نخوردین؟ مادرش گفت: چرا «چیسپ» خورده

و این بار نوبت دختر بود که بزنه زیر خنده و بگه: مامان چیپس نه چیسپ!

به آقائی که با سردرد اومده بود گفتم:

قبلا هم سابقه داشتین؟ گفت: مثلا چه سابقه ای؟

بعد گفتم: توی خونه داروئی نخوردین؟ گفت: مثلا چه داروئی؟

نسخه شو که نوشتم گفتم: دیگه هیچ ناراحتی نداشتین؟ گفت: مثلا چه ناراحتی؟

به خانمه گفتم:اشتهاتون خوبه؟ گفت: هروقت بتونم غذا بخورم میتونم بخورم!

پیرمرده گفت: همه بدنم درد میکنه غیر از آرنج دست چپم.

گفتم: یعنی آرنج دست چپتون درد نمیکنه؟ گفت: نه آرنج دست چپم «خیلی» درد میکنه!

خانمه اومد و گفت: برام یه آزمایش بنویس. گفتم: چه آزمایشی؟

گفت: نمیدونم. چندوقت بود که هر دو دستم درد میکرد.

چند هفته پیش از این دستم آزمایش خون گرفتم بعد دردش افتاد

حالا میخوام بگم از این دستم هم خون بگیرن ببینم دردش می افته؟!

به خانمه گفتم: باید یه آزمایش بدین. گفت: نمیدم!

گفتم: چرا؟ گفت: میترسم بفهمم یه مرض ناجوری دارم!

برای آبسه دندون برای مریض کپسول نوشتم بعد گفت:

چند روزه گلوم هم درد میکنه.

گفتم: خوب اگه عفونت داشته باشه با همون کپسول بهتر میشه.

گفت: اون کپسولو که برای دندونم نوشتین چکار به گلو داره؟!

خانمه میگفت: توی آزمایشگاه درمونگاه آزمایش دادم گفتند عفونت داری

اما بیرون آزمایش دادم گفتند سالمه! آزمایشهاشو نگاه کردم دیدم توی درمونگاه

آزمایش ادرار داده و بیرون آزمایش خون!

خانمه میگفت: فکر کنم باز گلوی بچه ام چرک کرده.

گفتم: از کجا فهمیدین؟ گفت: آخه از دیروز داره دهنش بوی کپسول میده!

خانمه میگفت: بچه ام چند روزه یبوست داره براش شیاف هم گذاشتم خوب نشد.

گفتم: چه شیافی براش گذاشتین؟ گفت: استامینوفن!

مریضهای درمانگاه تمام شدن و از مطب میام بیرون یه هوائی بخورم.

مسئول پذیرش که اهل همونجاست داره با یکی از اهالی روستا صحبت میکنه

و ازش میپرسه: داروهائی که دکتر دومی براتون نوشت با دکتر اولی فرق داشت؟

روستائی محترم میگه: خوب معلومه٬ مگه کود حیوونهای مختلف با هم فرق نمیکنه؟

خوب داروهای دکترها هم با هم فرق میکنه!!

یه پسر جوون با فشار خون پائین اومده بود. گفتم: میتونین بمونین سرم بزنین؟

گفت: نه. گفتم: آمپول میزنین؟ گفت: نه. خانم جوونی که باهاش بود گفت:

آقای دکتر لطفا یه شربت ماستی (آلومینیم ام جی اس) براش بنویسین

گفتم: چرا؟ گفت: آخه میگن چیزهای شیرین فشار خونو بالا میبرن!

روز شنبه این هفته یه زن و شوهر بچه شونو آورده بودند.

گفتم: چند روزه که مریضه؟ پدره گفت: دو روزه

مادرش گفت: نه سه روزه پدره با عصبانیت به مادرش گفت:

آخه جمعه که تعطیله!!

مرده با کمردرد اومده بود، وقتی میخواستم نسخه بنویسم گفت:

آقای دکتر! بی زحمت هرچی میخواین بنویسین فقط پماد ننویسین! گفتم: چرا؟

گفت: آخه همه خونواده مون رفته اند مسافرت هیچکسی نیست که برام پماد بماله!

به خانمه گفتم: کجای سرتون درد میکنه؟

دستشو گذاشت روی سرش و گفت: همین جا درست توی لگن سرم !


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

terry

 

 

۱- دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند
۲- اگر یه دختر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده
۳- یه دختر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه خودکشی میکنه اما یه پسر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو میکشه
۴- یه پسر اگر ۳ تا مشکل غیر قابل حل داشته یه هفته افسرده میشه بعد با ۳ تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که ۳ تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون
۵- دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره
۶- دخترا می خوان سر پسرا کلاس بزارن اما در نهایت سر خودشون کلاه میره ولی پسرا می خوان سر هر موجود زنده ای که میبینن کلاه بزارن و در نهایت موفق میشن
۸- نقطه قوت پسرا چشماشونه اما نقطه قوت دخترا چشم و گوش ابرو و دماغ و دهن و ………هست
۹- دخترا با اینکه بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت میکنن اما خیلی بیشتر از پسرا تصادف میکنن و در هر تصادف رد پای یک دختر به چشم می خوره
۱۰- دخترا فکر می کنن بهترین راه برای داشتن یک رابطه خوب و مداوم صداقت و راستگویی هستش ولی پسرا مطمئن هستند بهترین راه دروغگویی و گرفتن سوتی از طرف مقابله
۱۱- دختر ها از درس و مدرسه بیزارند ولی پسر ها از درس و مدرسه فراری هستند
۱۲- پسر ها به هم حسودی نمی کنن اما دخترا به هم حسودی می کنن
۱۳- اگر برادرتون دوست دختر داشته باشه شما سعی می کنید با اون دختر آشنا بشید ولی اگر خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورید! که هم پسره و هم خواهرتون رو سر به نیست کنید
۱۴- دختر ها زیر بار حرف زور میرن اما پسر ها خودشون حرف زور میزنن
۱۵- دخترا زندگی مشترک رو در عشق و صفا و صمیمیت می بینن ولی پسر ها در غذا
۱۶- اگر یک دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمیزنه اما پسر ها در یک چمع فقط سوتی میدن
۱۷- یک دختر اگر ۲۴ ساعت با دوست پسرش صحبت نکنه افسرده میشه اما یک پسر اگر ۲۴ ساعت با دوست دخترش صحبت نکنه با اون یکی دوست دخترش صحبت میکنه
۱۸- پسر ها میدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین ازش متنفرن ولی دختر ها نمیدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین طرفدارشن
۱۹- یک دختر اگر با دوست پسرش به هم بزنه دیگه با هیچ پسری دوست نمیشه اما یه پسر اگر با دوست دخترش به هم بزنه با ۳-۴ تا دختر دیگه دوست میشه
۲۰- یک دختر اگر توی خیابون پسری ازش بپرسه ساعت چنده میگه:ساعت ۷٫اما یه پسر اگر یه دختر ازش ساعت بپرسه میگه :ساعت ۷ و ۲ دقیقه و ۲۴ ثانیه,اینم شماره تلفن من ….. سر ساعت ۹ منتظر تماستم
۲۱- اگر یه دختر به یه پسر نگاه کنه , پسره فکر می کنه که خیلی خوش تیپه ولی اگر یه پسر به یه دختر نگاه کنه دختره فکر میکنه که پسره چقدر بی چشم و رو هستش
۲۲- دختر ترشیده میشه اما پسر بلعکس رسیده تر میشه
۲۳- بعد از خوندن این مطلب پسرا اول ۲ دقیقه فکر میکنن تا مفهوم مطلب رو بفهمند و چون بعد از دو دقیقه نمی فهمند می زنن زیر خنده و میگن خیلی باحال بود اما دخترا بعد از خوندن این مطلب ۲ ساعت حرص می خورن و فکر میکنن به شخصیت دخترا توهین شده و در نهایت چون مفهوم این مطلب رو نفهمیدن به نویسنده اش میل میزنن و فحش میدن

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

اگرپسری بر ضد دخترها حرفی زد بدونید

ازهمه بیشتر دنبال دخترهاست و براشون له له میزنه!!

حکایتش حکایت همون گربه هست که دستش به گوشت نمیرسید می گفت پیف پیف بو می ده!

تا حالا صد تا دخترسر کارش گذاشتند و حالشو گرفتند !

....

تا حالا هر چی التماس کرده دخترای ناز ایرونی که سهله یه وزغ ماده هم تحویلشون نگرفته!!
 

توی دانشگاه نمره های ماکزیمم دخترا رو دیده و برای اینکه کسی نفهمه آی کیوش در حد کلوخه مجبوره بشینه برای دخترا حرف در بیاره

تو خونه همش به خاطر شلخته بودنش (مخصوصا موها و دماغ ) و تمیزی و خوشتیپی خواهرش مدام زدند تو سرش

از اینکه با صد نوع مدل موی مختلف و خط ریشای عجیب غریب نمیتونه قیافه مثل اژدهاشویه کم شبیه آدما بکنه به دخترای ایرونی که با آرایش زیباتر میشند حسودی می کنه

می بینه یک نفر تو دنیا پیدا نمیشه که فقط یه بار منتشو بکشه و باید یه عمر ناز کش باشه

می بینه خیلی از مردا و پسرای اطرافش (وحتی خودش) حاضرند با اشاره یه خانم همه چی شونو فدا کنند اون وقته که یه جاش به شدت میسوزه

*چندتا توصیه به پسرهای ایرونی:

ـ با داشتن هیکلی ضایع تی شرت تنگ نپوشن!!!

ـ از کلاس پنجم دبستان سه تیغه نکنن و after shave نزنن!!!!

ـ جلوی مدرسه دخترانه نایستن و سیگار چاق نکنن!!!!!!!

ـ با دیدن یک فروند دختر جو زده نشده و تیکه جواتی بار نکنن!!!!!

ـ پس از ورود به دبیرستان سیگاری نشده و گوز گوز نکنن!!!!!

ـ پس از یافتن اولین پشم در بدن خود احساس مردانگی نکنن و به فکر ازدواج نیافتن!!!!!!

ـ در مقابل دختر ها احساس بامزه بودن نکنن و کسشعر نگن!!!!

ـ ادعای با معرفتی و با مرامی وخلاف سنگین نکنن!!!!!

ـ کت وشلوار صورتی با پیراهن زرد نپوشن و کروات قهوه ای نزنن!!

ـ در آن واحدبا N تا دختر رفیق نباشن و به هر N تاشون قول ازدواج ندن!!!!!!!

ـ از ۹ سالگی پشت ماشین باباشون نشینن و خوارومادر ماشین رو به گاء ندن!!!!!!!

ـ احساس خوش تیپی نکنن و خود را دختر کش ندونن!!!!!!

و از همه مهمتر : پس از خوندن این مطالب جنبه خود را نشون نداده و مرام و با حالی خود را اثبات نکنن!!!!!!!

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست
موادلازم برای درست کردن مردها:
بیخودموادخودتون روبه هدرندید مردها درست بشونیستن.
----
شباهت مردابه خط تالیا:
خیلی ارزونن...زیاداعتبارندارن...دل خوش کنن...کلاستواساسی میارن پایین...مال بدبیخ ریش صاحبشه...
----
قوانين طلائي همسرداري (براي مردان) :
قانون اول: بايد زني داشته باشيد كه در كارهاي خانه مثل آشپزي، تميزكاري، گردگيري و ... خوب باشد‎.
قانون دوم: بايد زني داشته باشيد كه موجبات سرگرمي و خنده و شادي شما را فراهم نمايد‎.
قانون سوم: بايد زني داشته باشيد مورد اعتماد و اطمينان و راستگو‎ ...
قانون چهارم: بايد زني داشته باشيد كه از بودن با او لذت ببريد و باعث آرامش خاطر شما باشد‎
قانون پنجم: خيلي خيلي اهميت دارد كه اين چهار زن از وجود يكديگر بي خبر باشند
----
از يه دختر مي‌پرسن: چرا شما به پسرا ميگين BF؟ ميگه: آخه مخفف كلمات: بدبخت فلك زده است!
----
تحقيقات نشان داده تنها 20 درصد مردان عقل دارند ، بقيه زن دارند
----
کوره ميره توي آشپزخونه يه هو دستش ميخوره به رنده ، ميگه : اين چرندیات چيه اينجا نوشته ؟
----
كاش زن گرفتن مثل ايرانسل بود يكي ميگرفتي يكي هم جايزه ميدادند
----
قدرت ديد خانمها : يه تار مو را روي كت شوهرشون مي بينند اماچراغ تير برق كوچه شون را هنگام رانندگي نمي بينند.
----
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه، گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه.
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!
----
مژده به آقايان : پژو 405 بدون اير بگ - بدون کمربندايمني – آماده آتش سوزي بدون دليل – بهترين عيدي براي همسر دلبندتان

ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

زن مدل هارد دیسک: همه چی یادش می‌مونه، تا ابد!

زن مدل رم (RAM): از دل برود هر آن که از دیده برفت!

زن مدل ویندوز: همه می‌دونن که هیچ کاری رو درست انجام نمی‌ده، ولی کسی نمی‌تونه بدون اون سر کنه!

زن مدل اکسل: می‌گن خیلی هنرها داره ولی شما فقط برای چهار نیاز اصلی‌تون ازش استفاده می‌کنین!

زن مدل اسکرین سیور: به هیچ دردی نمی‌خوره ولی حداقل حوصله آدم باهاش سر نمی‌ره!

 

 

زن مدل سِروِر (Server): هر وقت لازمش دارین مشغوله!

زن مدل مولتی‌مدیا: کاری می‌کنه که چیزهای وحشتناک هم خوشگل بشن!

زن مدل سی‌دی درایو: هی تندتر و تندتر می‌شه!

زن مدل ایمیل: از هر ده ‌تا چیزی که می‌گه، هشت‌تاش بی‌خوده!

زن مدل ویروس: به نام «عیال» هم معروفه. وقتی که انتظارش رو ندارین، از راه می‌رسه، خودش رو نصب

می‌کنه و از همه منابعتون استفاده می‌کنه. اگر سعی کنین پاکش کنین، یک چیزی رو از دست می‌دین،

اگه هم سعی نکنین پاکش کنین، دار و ندارتون رو از دست می‌دین!


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 12 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

93 شعر طنز روز مادر

گویند مرا چو زاد مادر به دهان گرفتن آموخت

شب ها بر ِ گاهواری من بیدار نشست و خفتن آموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه ی راه رفتن آموخت

یک حرف و دو حرف بر زبانم الـفـاظ نهاد و گفتن آموخت

 

لبخند نهاد بر لـب مـن بـر غـنچه ی گل شکفتن آموخت

پس هستی من ز هستی اوست تا هستم وهست دارمش دوست

ایرج میرزای قرن ۲۱

گوینــــــــد مرا چـــو زاد مـادر روی کاناپه، لمــــیدن آموخت

شب ها بر ِ تـلـویـزیـون تا صبــح بنشست و فـیـلـم دیدن آموخت

برچهـــره، سبوس و ماست مالید تا شیوه ی خوشگلیـدن آموخت

بنــــمود «تتو» دو ابروی خویش تا رســم کمان کشـیدن آموخت

هر مــــاه برفـــت نزد جـــــراح آیین ِ چروک چیـــــدن آموخت

دستـــــــــم بگـــرفت و ُبرد بازار همـــــواره طلا خریدن آموخت

با دایــــــی و عمّه های جعــــلی پز دادن و قُمپُــــــزیدن آموخت

با قوم خودش ، همیــــــشه پیوند از قوم شــــوهر، بریدن آموخت

آســــــوده نشست و با اس ام اس جک های جدید، چتیدن آموخت

چون سوخت غذای ما شب و روز از پیک، مدد رسیــــدن آموخت

پای تلفــــن دو ساعت و نیــــــم گل گفتن و گل شنیـــدن آموخت

بابــــــام چــــو آمد از سر کـــار بیماری و قد خمیـــــدن آموخت

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 12 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

این مطلب ترجمه شده از زبان  آلمانی هست

و بیشتر در خصوص ایرانی‌های خارج از کشور تنظیم شده ! پس لطفا به دل نگیرید.

۱_ هرروز صبحانه چای با نون و پنیر میخوری.

۲_ در روز حداقل ۵ بار از واژه‌های عزیزم / قربونت برم / اختیار دارین / شرمنده استفاده میکنی.

۳_ هر دومین جمله رو با ببین شروع میکنی.

۴_ اگر ساعت ۵ قرار داشته باشی ساعت ۶ از خونه بیرون میری.

۵_ بابا مامانت میخوان که دکتر مهندس شی.

۶_ مامانت حداقل دو بار در روز بهت میگه بچم قربونت بشم.

۷_ تا از یه مهمونی یا عروسی میای شروع میکنی به غیبت.

۸_ هروقت که به یک رستوران ایرانی میری موقع حساب به گارسون میگی قابلتون رو نداره.

۹_ کمد لباسات پر از لباسای ِ مشکیه.

 

۱۰_ توی توالت خونتون آفتابه دارین !

۱۱_ موقع حساب کردن طوری رفتار میکنی که انگار تو میخوای پول بدی اما همش تعارف شابدلعظیمیه.

۱۲_ هروقت منتظر مهمونت سر ساعت ۱ هستی ساعت ۳ ازش استقبال میکنی.

۱۳_ تو و مهمونای ایرانیت ۳۰دقیقه هم جلو در صحبت میکنید که البته فقط می خواستید خداحافظی کنید.

۱۴_ وقتی میری توالت به نظر میاد که اونجا خوابت برده.

۱۵_ مامانت می خواد دعوات کنه اما دلش نمیاد.

۱۶_ بابات میخواد که دخترش پیشش بمونه.

۱۷_ حداقل روزی یکبار برنج و گوشت میخوری.

۱۸_ سالاد رو بشقابی میخوری.

۱۹_ وقتی مهمون داری یه کاسه ی بزرگ میوه روی میزه.

۲۰_ لجبازی.

۲۱_ مامانت ۴تا مهمون داره اما واسه ۱۰ نفر غذا میپزه.

۲۲_ وقتی مهونی میری هی بهت میگن مگه روزه گرفتی؟ میوه بردار… شیرینی بخور.

۲۳_ خاله و داییت بهت میگن خاله/دایی.

۲۴_ پدر و مادرت بهت میگن بابا / مامان.

 

۲۵_ تو همه ی اتاقاتون یه فرش ایرانی پهن شده.

۲۶_ مامان بابات به سکول میگن اِسکول و به شرانک میگم شِرانک.

۲۷_ پلاک نقشه ی ایران گردنته.

۲۸_ آی‌دی‌هات ایرانین یا پرشین به یدک میکشن.

۲۹_ پسرها: مامانتینا اجازه نمیدن ابروهاتو برداری.

۳۰_ پسرها: مامانتینا نمیزارن گوشتو سوراخ کنی.

۳۱_ مردها: از زنت طلاق گرفتی اما همچنان اجازه نمیدی با مردهای دیگه ارتباط داشته باشه.

۳۲_ به مهمونات میگی خونه‌ی خودتونه.

۳۳_ چشمای بزرگ و خوشگلی داری.

۳۴_ مژه‌های بلندی داری.

۳۵_ مامانتینا نمیزارن بری سولاریوم چون پوست سفید و لطیفِ خودت قشنگ‌تره.

۳۶_ از طلا زیاد استفاده میکنی.

۳۷_ مردها: هیچکس حق نداره زنت رو اونجوری نگاه کنه.

۳۸_ بستنی مورد علاقه‌ت فالوده‌س.

۳۹_ مردها: تو خیلی خوب میتونی واسه خانوما افسانه تعریف کنی.

۴۰_ اگه مریض شی نمیری دکتر.

۴۱_ مامان بابات همیشه تعریف میکنن که ایران خیلی کشور خوبی بوده.

۴۲_ میگی تهرانی هستی حتی اگه نباشی.

۴۳_ حتی با کسایی که نمیشناسی موقع احوالپرسی روبوسی میکنی.

۴۴_ یا پرسپولیسی هستی یا استقلالی.

۴۵_ بچه هات نباید هیچ کمبودی داشته باش.

۴۶_ آرزو میکنی که کاش مک‌دونالد کله‌پاچه داشت.

۴۷_ مامانت سماور داره.

۴۸_ با خودت غذای ایرونی به مدرسه یا محل کار میبری.

۴۹_ موقع مهمونی خانوما با هم دعوا میکنن که کی ظرفارو بشوره در حالی که مردا دارن پاسور بازی میکنن یا منتظر چای هستن.

۵۰_ مامانتینا همش واست روضه میخونن که حلال و حروم چقدر مهمه.

۵۱_ مامان و بابات همیشه میگن ما جلو بابا مامانمون پامونو دراز نمیکردیم.

۵۲_ به دوستای بابات میگی عمو.

۵۳_ به دوستای مامانت میگی خاله.

۵۴_ تو خونتون تابلوهای مینیاتوری آویزونه.

۵۵_ پرچم ایران رو زدی به دیوار اتاقت.

۵۶_ به ایرانی بودنت افتخار میکنی.

۵۷_ هروقت آشنایی رو تو خیابون ببینی میگی به به پارسال دوست امسال آشنا.

۵۸_ پسر ها: یه دوست دختر کمته.

۵۹_ خانوم ها: حداقل ۳بار در سال موهاتو رنگ میکنی.

۶۰_ دخترا: از پسر های ایرونی بد میگی اما آخرشم فقط اونارو میخوای.

۶۱_ خانوما: از ۱٫۶۳ بلندتر نمیشی.

۶۲_ حداقل روزی ۵بار چای مینوشی.

۶۳_ از بچگی بهت میگفتن آتیش پاره یا وروجک.

۶۴_ هروقت داری یه چیز جالب تعریف میکنی هی صدات بلند تر میشه.

۶۵_ اونقدر بلند میخندی که صداتو تا دو کیلومتر اونورتر هم میشنون.

۶۶_ مامانتینا میرن سوپرمارکت تا نون بخرن اما با ۴کیسه‌ی خرید برمیگردن.

۶۷_ هنوز فیلمای فردین و فروزان و بهروز وثوقی نگاه میکنی.

۶۸_ همه‌ی مغازه‌ها و رستوران‌های ایرانی شهرتون رو میشناسی.

۶۹_ مامانتینا اصرار میکنن که تعمیرکار برق هم بشینه پای سفره‌ی غذا.

۷۰_ قصه‌های مورد علاقه‌ی بچگیت شنگول و منگول بوده یا خاله سوسکه.

۷۱_ هروقت آهنگ باباکرم میشنوی نمیتونی سرجات بشینی.

۷۲_ هروقت از مامانت میخوای که اینقدر بهت گیر نده چون بزرگ شدی میگه صد سالت هم بشه بازم بچمی.

۷۳_ پیاز داغ زیاد اضافه میکنی.

۷۴_ پسر ها: تو بچگی بهت میگفتن شومبول طلا.

۷۵_ دختر ها: بابات همیشه بهت میگه دختر گلم.

۷۶_ میری رستوران چینی اما با قاشق چنگال غذا میخوری.

۷۷_ به پسته و تخمه و لواشک و آلوچه و نون خامه‌ای عشق میورزی.

۷۸_ گربه های سامی ایرانی رو ترجیح میدی.

۷۹_ هروقت مامانت آشپزی میکنه حتما باید زعفرون تو برنج باشه.

۸۰_ ماهی مورد علاقت ماهی سفیده.

۸۱_ آرایشگر ایرانیت رو در مغازش نوشته تا ساعت ۷ باز است اما میبینی ساعت یازدهه و اون هنوز داره مو کوتاه میکنه.

۸۲_ دوغ مینوشی.

۸۳_ کانال های ایرانی نگاه میکنی مثل پی‌ام‌سی و طپش.

۸۴_ دختر ها: از ۱۲ سالگی میدونی که اسم بچه هاتو چی میخوای بزاری.

۸۵_ مامانتینا تو خونه یه پلوپز ۸ نفره دارن.

۸۶_ مادرتینا هیچ وقت اجازه نمیدادن شبا خونه ی همکلاسیت بخوابی.

۸۷_ پسر ها: به کنسرت‌های ایرانی میری تا با دختر ایرونی آشنا بشی.

۸۸_ ماشین بی ام و میرونی ولی بیکاری.

۸۹_ ریاضیت خوبه.

۹۰_ مادر و پدرت غر میزنن که چرا نمره‌ت ۱۹ شده.

۹۱_ دیر از خواب پا میشی.

۹۲_ جلسه ی اولیا و مربیان مامانتینا معلمت رو به شام دعوت میکنن.

۹۳_ ساعتت از عمد ۵ دقیقه جلوئه.

۹۴_ هروقت کسی ازت تعریف میکنه مامانت واست اسپند دود میکنه.

۹۵_ به مامان و بابات میگی شما.

۹۶_ هروقت با یکی دیگه میخوای از در رد شی هی به هم میگید بفرمایید بفرمایید.

۹۷_ حتی با کسی که ازش خوشت نمیاد خوب برخورد میکنی.

۹۸_ تو خونه تون صنایع دستی دارین.

۹۹_ تو دوران کودکی زیاد دنبال نخود سیاه فرستاده شدی.

۱۰۰_ داری این مطلب رو میخونی.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 12 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

 

 

آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی غیر پاستوریزه ،

و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشدتون را به سر و صورت حساس من نمالید !

خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من،

نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای شما هم مضر است!!!

لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود!

پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش

خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش

مرا به یاد قرضهای شما می اندازد!مخصوصاً وقتی که چشمهای خود را گشاد کرده،

و با تکان دادن سر و لبهایش ” پول پول پول پول” می کند!

زهرمار، درد، مرض، کوفت! الهی کف شامپو تو چشت! شب بخوابی خواب بد ببینی!

مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی،

که اختیارش رو دارم! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید!

آقای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن

قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید!

اکشن بودن دعوا به همین چیزاست!خانوم مادر! از مصرف هله هوله ی زیاد پرهیز نمایید! ا

ین عمل نه تنها برای سلامتی شما خوب نیست،

بلکه موجب می شود کهمن بنده خدا هم هوس کنم!!!!!!!

آقای پدر! کودکان توانایی کافی برای حفظ دستشویی خود ندارند

و این توانایی هنگامی که شما شکم مرا “پووووووف” می کنید

به حداقل می رسد! الان بگم که بعد شرمنده تون نشم!


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 12 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

زن ثروتمندی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.

یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.

یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد

و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند

از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.

دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.

فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠۶ نو

جلوى پارکینگ خانه داماد بودو روى شیشه‌اش نوشته بود:

«متشکرم! از طرف مادر زنت»

زن همین کار را با داماد دومش هم کرد

و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.

داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو ٢٠۶

نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اش نوشته بود:

«متشکرم! از طرف مادر زنت»

نوبت به داماد آخرى رسید

زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت

امّا داماد از جایش تکان نخورد

او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود

پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.

همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد

فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌و ی کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد

سوم بود که روى شیشه‌اش نوشته بود

“متشکرم از طرف پدر زنت”


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 12 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست


laugh2 آشنایی با برخی واژه های ایرانی ! (طنز)

عذرخواهی: در ایران دمده شده و بجای آن از توجیه استفاده می‌شود.

بیمه‌ عمر: قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود.

شناسنامه یا کارت ملی: دفترچه و کارتی که یکی بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتش لازم است.

سریال: فیلمی‌ست چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین شیوه‌های دزدی را به شما آموزش می‌دهد.

تلفن همراه: وسیله‌ای سه‌کاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن و نهایتا‍ عکس گرفتن است.

ایرانسل: خط تلفنی است جهت مزاحمت و سر به سر گذاشتن دوست و آشنا.

گرانی: کلمه‌یی است زاده‌ی توهم غربیان که در ایران تاکنون مشاهده نشده است!

آثار باستانی: خرابه‌هایی که هرچه زودتر باید نابود شوند چون خیلی جا گرفته‌اند.

خودپرداز: دستگاهی‌ست که همیشه‌ی خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد و اگر صفی در کار نباشد ۹۹٫۹۹ درصد خراب است.

اداره: محلی که شما بعد از تنش‌ها و جدل‌های منزل در آنجا استراحت می‌کنید.

مجرم: فردی که هیچ فرقی با سایر افراد ندارد و تنها تفاوتش در این است که توانسته‌اند او را دستگیر کنند.

تورم: عددی بی‌خود و چرت بوده که همچنان در ایران یک رقمی است!

گارانتی: یک اسم زیبا و خوش تلفظ است ولی در عمل مکافاتی بیش نیست.

تحقیق: کپی-پیست کردن مقالات اینترنتی.

مترو: سونای بخار متحرک!

شب امتحان: حکم بین دو نیمه در فوتبال ایران در زمان مربی‌گری مایلی‌کهن را دارد و فقط باید توکل کرد به خدا و دعا خواند.

دانشجو: دو طیف اند، یک طیف آخرش وزیر میشن بی برو برگرد ! طیف دیگه میدوند که قاطی فرار مغزها بشن، والا زندانی میشن چون همیشه معترضن.

بزرگراه: نوعی پیست رالی به همراه یادگیری آپ تو دیت‌ترین فحش‌های باناموسی و بدون آن!

رئیس: فردی که وقتی شما دیر به سر کار می‌روید خیلی زود می‌آید و زمانی که شما زود به اداره می‌روید یا دیر می‌آید و یا مرخصی است.

شهرداری: گرفتن رشوه، داشتن صدها پروژه‌های نیمه‌تمام و نصب تابلوهای روزشماری جهت افتتاح.

از پذیرفتن خانم‌های بد حجاب معذوریم: تابلویی که در همه‌جا نصب شده، جهت کرکر خنده و عوض کردن روحیه‌ی مردم.

سطل آشغال: وسیله‌یی‌ست موجود در خیابان‌ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها.

مدرک تحصیلی: کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع، قیمتش فرق می‌کند و بدون پارتی در هیچ کجا به درد نمیخورد “مگر هنگام ا ز د و ا ج”

حراج: اصطلاحی‌ست که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده و با ماژیک قرمز روی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج می‌کنند.

و غیره (و …): نشانه‌ای برای باوراندن این مطلب که شما بیش از آنچه تصور می‌کنید، می‌دانید.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

حاضر جوابی

 
می گویند: "مریلین مونرو " یک وقتی نامه ای به " البرت اینشتین " نوشت

که فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و

هوش و نبوغ تو… چه محشری می شوند! آقای "اینشتین"در جواب نوشت: ممنون

از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم. واقعا هم که چه غوغایی می شود!

ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی

بزرگی بر پا می شود !

 

 

روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت

وگفت:آقای شاو ! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده

است برنارد شاو هم سریع جواب میدهد : بله ! من هم هر وقت شما را می بینم

فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!

 

 

روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:«شما برای چی می نویسید

استاد؟» برنارد شاو جواب داد:«برای یک لقمه نان»نویسنده جوان برآشفت

که:«متاسفم!برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم!»وبرنارد شاو گفت:«عیبی

نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم!»

 

 

یه روز چرچیل در مجلس عوام سخنرانی داشت.یه تاکسی می گیره،وقتی به محل می

رسن،به راننده میگه اینجا منتظر باش تا من برگردم.راننده میگه نمیشه ،چون

میخوام برم خونه و سخنرانی چرچیل را گوش کنم.چرچیل از این حرف خوشش میاد

وبه راننده ۱۰ دلارمیده .راننده میگه: گور بابای چرچیل ،هر وقت خواستی

برگرد!

 

 

نانسى آستور – (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى

کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده

بود) – روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل (نخست وزیر پرآوازه وقت

انگلستان ) رو کرد و گفت: من اگر همسر شما بودم توى قهوه تان زهر

مى ریختم.

چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز): من هم اگـر شوهر شما بودم مى خوردمش

 

 

 

میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده… که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه…

بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه… چرچیل در حالیکه خودش رو

کج می کرده… می گه ولی من این کار رو می کنم


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

شغل ها به طنز

 عکس   شغل ها به طنز 

حسابدار : کسی است که قیمت هر چیز را میداند ولی ارزش هیچ چیز را نمی داند.

 


بانکدار : کسی است هنگامی که هوا آفتابی است چترش را به شما قرض می دهد و درست تا باران شروع می شود آن را می خواهد.

مشاور : کسی است که ساعت شما را از دستتان باز می کند و بعد به شما می گوید ساعت چند است.

سیاستمدار : کسی است که می تواند به شما بگوید به جهنم بروید منتها به نحوی که شما برای این سفر لحظه شماری کنید.

اقتصاددان : کسی است که فردا خواهد فهمید چرا چیزهایی که دیروز پیش بینی کرده بود امروز اتفاق نیفتاد.

روزنامه نگار : کسی است که ۵۰% از وقتش به نگفتن چیزهایی که می داند می گذرد و ۵۰% بقیه وقتش به صحبت کردن در مورد چیزهایی که نمی داند.

ریاضیدان : مرد کوری است که در یک اتاق تاریک بدنبال گربه سیاهی می گردد که آنجا نیست.

هنرمند مدرن : کسی است که رنگ را بر روی بوم می پاشد و با پارچه ای آن را بهم می زند و سپس پارچه را می فروشد.

فیلسوف : کسی است که برای عده ای که خوابند حرف می زند.

استاد : کسی است که کاری ندارد ولی حداقل می داند چرا.

روانشناس : کسی است که از شما پول می گیرد تا سوالاتی را بپرسد که همسرتان مجانی از شما می پرسد.

معلم مدرسه : کسی است که عادت کرده فکر کند که بچه ها را دوست دارد.

جامعه شناس : کسی است که وقتی ماشین خوشگلی از خیابان رد می شود و همه مردم به آن نگاه می کنند ، او به مردم نگاه می کند.

برنامه نویس: کسی است که مشکلی که از وجودش بی خبر بودید را به روشی که نمی فهمید حل می کند.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

 عکس   یادداشت های یک دختر : اگر من هنوز ازدواج نکرده ام… !!!

تقصیر ساعت کاری ام است که صبح خروسخوان می روم و صلاة ظهر می آیم و شانس دیده شدن را از دست می دهم!

تقصیر خواهرم است که از شوهرش طلاق گرفت و باعث شد نظر همه نسبت به ما عوض شود!
تقصیر بابا است که آن قدر پول ندارد که چشم ملت در بیاید!
تقصیر مامان است… مگر نمی گویند مادر را ببین دختر را بگیر؟!
تقصیر پسرعموست که نفهمید عقد دختر عمو و پسر عمو را در آسمان ها بسته اند!
تقصیر استادمان است که جلوی همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد دیگر کسی جرات نکند از من خواستگاری کند!
تقصیر مادر شوهر عمه است، می دانم که بختم را او بسته!
تقصیر پسر همسایه دست راستی است که به خودش اجازه داد از من خواستگاری کند!
تقصیر پسر همسایه دست چپی است که به خودش اجازه نداد از من خواستگاری کند!
تقصیر تلویزیون است که توی همه سریال هایش همه جوان ها ازدواج می کنند و اصلا به مشکلات ما جوان های ازدواج نکرده نمی پردازد!
تقصیر مطبوعات است که توی مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق می گیرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبین می کنند!
تقصیر دولت است که فکری برای حل بحران ازدواج جوان ها نمی کند!
تقصیر مجلس است که به جای سربازی اجباری، پسرها را مجبور به ازدواج اجباری نمی کند!
تقصیر مردم است که انقلاب کردند و باعث شدند مدارس مختلط جمع بشود!
تقصیر عراق است که کلی از پسرهای آماده ازدواج ما را به کشتن داد!
تقصیر انگلیس است، این که اصلا گفتن ندارد. همه می دانند که همیشه و همه جا کار، کار انگلیس است!
تقصیر کره زمین است که جوری نچرخید که من و نیمه گمشده ام به هم برسیم!
تقصیر قمر است که روز به دنیا آمدن من در عقرب بوده…


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

قیافه پسرا وقتی دیدنیه که ...

-جلوی دخترا کم میارن.

-gf شون رو با هزار دک و پز به بستنی دعوت و توی بستنی فروشی تازه متوجه جیب خالی از money شون می شن.

-در صدد مزاحمت و خرد کردن اعصاب یه دختر بر می آن و دختره آشنا در می یاد.

-پسره چون نمی تونه عشقشو ببینه ، بی صدا می ره زل می زنه به در خونه دختره . یه آلبوم عکس قطور از دم در خونه طرف تهیه می کنه.

-وقتی تو چشمای دختر مورد علاقشون خیره می شن ، بعد می فهمن دختره داشته پشت سرشونو نگاه می کرده.

-وقتی واسه یه دختر(عشقشون) گریه می کنن.

-وقتی دخترا بیش از اندازه بهشون کم محلی می کنن، قیافه مغمومشون بسیار دیدن داره.

-وقتی عشقشونو با یکی دیگه می بینن.

-وقتی طرف مورد علاقشون جلوی اونا از خوش تیپی و باکلاسی یه پسر دیگه تعریف می کنه.

-وقتی می فهمن بعد از این همه وقت که جلوی gf شون خودشونو پاک و مظلوم نشون دادن ، gf تمام آمارشونو داره.

-وقتی مچشون پیش دخترا باز بشه.

-و وقتی می فهمن که استعداد روان شناسی در همه دخترا خدادادیه و با یه نگاه این همه چیز از پسرای بدبخت می فهمن و اعمال و رفتارشون رو زیر ذره بین تجزیه و تحلیل می کنن !


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست

تلفن زنگ می خورد :
گفتگوی دو دختر پای تلفن:
سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم… می بینمت خوشگم… بوس بوس
گفتگوی دو پسر پای تلفن:
بنال… بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر
بعد از قطع کردن تلفن :

 

دخترها:
واه واه واه !!! دختره ایکپیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد
پسرها:
بابا عجب بچه باحالیه این حمید خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه

 


 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, توسط یه دوست