دنیای تو
 
Design by : NazTarin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 121
بازدید ماه : 539
بازدید کل : 356218
تعداد مطالب : 238
تعداد نظرات : 148
تعداد آنلاین : 1



???

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 121
بازدید ماه : 539
بازدید کل : 356218
تعداد مطالب : 238
تعداد نظرات : 148
تعداد آنلاین : 1


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه

كد موسيقي براي وبلاگ

1. در پشت سر یه دوچرخه سوار در حال رانندگی هستید ،قصد گردش به راست دارید ، چكار
میكنید ؟
الف ـ سرمون رو از شیشه میاریم بیرون میگیم هوووو یــره مگه كوری برو اونور دیگه .
ب ـ به موازات دوچرخه سوار حركت میكنیم و یه هو میپیچیم جلوش تا حالش گرفته شه.
ج ـ پشت سرش یه بوق خفن میزنیم تا هُل شه و بخوره زمین و بعد از روش رد میشید طوری كه
مخش بپاشه بیرون...
د ـ با ماشین میكوبیم بهش تا بیفته زمین و بعد از رو مخش رد میشیم .

2 . از یه خیابان فرعی میخواهید وارد خیابان اصلی شوید. چرا باید بیش از همه مواظب موتور
سیكلت سوارها باشید ؟
الف ـ چون همینجوری سرشون رو میندازن پایین میان تو تقاطع .
ب ـ چون سهمیه بنزینشون كمتره و گناه دارن .
ج ـ چون خیلی كوچیك هستند و ما ریز میبینیمشون .
د ـ ممكنه موتور پلیس باشه ، بعد آب بیار و حوض خالی كن.

3 . در كدام محل است كه نباید پارك كنید ؟
الف ـ پاركینگ طبقاتی رایگان الماس شهر .
ب ـ پاركینگ عمومی پارك ملت .
ج ـ دم در خونه مادر زن.
د ـ دم در خونه مادر شوهر.

4 . خط ممتد دوگانه به چه معناست؟
الف ـ برای تاكید اینكه دو خط موازی هیچوقت به هم نمیرسن.
ب ـ به معنی اینكه باید این دو خط رو بگیری همینجوری بری .
ج ـ یعنی اینكه دور زدن ممنوع ولی... یه دفعه میتونید دور بزنید كه حال همه گرفته بشه .
د ـ یعنی موش تو سوراخ نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفت.

5 . وقتی چراغ زرد رو دیدید باید چه كار كنید؟
الف ـ اگر حتی 1 ثانیه هم مونده تا چراغ قرمز بشه گازشو بگیرید و برید.
ب ـ اول یواش برید بعد كه دیدید كسی حواسش نیست بازم گازش رو بگیرید و برید.
ج ـ یعنی چیزی دیگه به اتمام كارت سوختت نمونده..براتون متاسفم
د ـ هیچ خطری شما رو تهدید نمیكنه پس با خیال راحت گازتون رو تا ته بگیرید و برید.
6 . این تابلو به چه معناست ؟

الف ـ یعنی جاده خودشو لوس كرده و دو رگه اس.
ب ـ یعنی جاده مار دارد.....مار هم ..موش تو سوراخ نمیرفت.
ج ـ یعنی همچین ترمز كنید كه خط لاستیكاتون بیفته
د ـ یعنی هر چه قدر عشقته لایی بكش!

8 . تابلو بالا به چه معناست ؟
الف ـ پرسپولیسه
ب ـ پرسپولیس سرور استقلاله
ج ـ فقط تیم ملی
د ـ هیچ كدوم...فقط بدو چت

9 . به هنگام تركیدن لاستیك كدام مورد را باید انجام بدید ؟
الف ـ مثل زنها جیغ میكشید و از پنجره میپرید بیرون....
ب ـ خونسردیتون رو حفظ میكنید و بوسیله یه ستون ماشین رو متوقف میكنید( یعنی خودتونو
میكوبید به ستون)
ج ـ فرمون رو بچسبید و ول نكنید تا ماشین مثل بچه آدم خودش وایسته.
د ـ چشماتون رو میبندید و به خدا توكل میكنید!

10 . در حال نزدیك شدن به خط كشی عابر پیاده هستید . عابرین منتظرند تا عبور كنند.چه مواردی
را باید انجام دهید ؟
الف ـ بیخیال عابر بابا....عابر كیلو چنده .بزن برو..
ب ـ با همون سرعت یه دفعه از بغلشون رد میشید تا بترسند و شما حالشو ببرید.
ج ـ اگه دیدید خیلی پرروهستن، میاید پایین و بعد از چند تا ناسزا بارشون كردن ، تا جایی كه میخورن
میزنینشون.
د ـ اول چندتا ناسزا بگید و بعد از ترس کتک نخوردن گاز بدین و فرار کنین


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست

به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را بخوانید و شخصیت خودتان را محک بزنید.

 

۱ـ دریا را با کدام یک از ویژگی های زیر تشریح می کنید؟

آبی تیره، شفاف،  گل آلود، سبز

۲ـ کدام یک از اشکال زیر را دوست دارید؟
دایره، مربع یا مثلث

۳ـ فرض کنید در راهرویی راه می روید. دو در می بینید، یکی در ۵قدمی سمت چپ تان و دیگری در انتهای راهرو و هر دو در نیز باز هستند. کلیدی روی زمین درست جلوی شما افتاده است، آیا آن را برمی دارید؟
بله، خیر

۴ـ این رنگ ها را ترجیح می دهید چگونه اولویت بندی شوند؟
قرمز، آبی، سبز، سیاه و سفید

۵ـ دوست دارید از نظر ارتفاع در کدام قسمت کوه باشید؟

۶ـ در ذهنتان اسب چه رنگی است؟
قهوه ای، سیاه یا سفید

۷ـ طوفانی در راه است، کدامیک را انتخاب می کنید؟
یک اسب یا یک خانه

. . .
. .
..

..

..

..

..

.
.
.
.
.
.
.
پاسخ ها :
۱٫ آبی تیره: دارای شخصیتی پیچیده.
شفاف: به سادگی قابل درک.
سبز: آسان گیر و بی خیال.
گل آلود: آشفته و سردرگم.

۲٫ دایره: سعی می کنید طوری رفتار کنید که خوشایند همه باشد.
مربع: خودرای و خود محور هستید.
مثلث: یک دنده و لجباز. (اندازه اشکال با خودخواهی و منیت شما ارتباط مستقیم دارد)

۳٫ بله: شما آدم فرصت طلبی هستید.
خیر: آدم فرصت طلبی نیستید.

۴٫ این سئوال، اولویت های شما در زندگی را مشخص می کند.
قرمز: شهوت و دلبستگی.
آبی: دوستان و روابط.
سبز: شغل و حرفه.
سیاه: مرگ.
سفید: ازدواج.

۵٫ میزان ارتفاعی که انتخاب می کنید رابطه مستقیم با میزان جاه طلبی شما دارد.

۶٫ قهوه ای: فروتن و خاکی.
سیاه: غیرقابل پیش بینی و سرکش و هیجان انگیز.
سفید: برتر و مغرور و تاثیرگذار.
۷٫ این سئوال، اولویت های شما به هنگام مشکلات را تعیین می کند.
اسب: همسر.
خانه: فرزندان.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست

طنز دخترای ضد پسر

دخترای ضد پسر ، پسرای با جنبه!!!!

***المپیک پسر ها:

۱)مخ زدن دختر بسیجی در ۱۰ ثانیه

۲)تحمل کردن و از حال نرفتن در مقابل ۲۰ دختر سمج

۳)دویدن در حیاط مدرسه دخترانه بدون نگاه کردن به اطراف

۴)رقابت با دختران در رشته چونه زنی وپر حرفی وپشت مبایل یا تلفن
۵)ناز کشی ۳ دختر به طور همزمان

***متاسفانه بعضی از فواید پسر ها:

۱)اگر پسرا نبودن کی مامان رو دق می داد؟

۲)اگر پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟

۳)اگر پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کی ضایع میکرد؟

۴)اگر پسرا نبودن دخترا به کی میخندیدن؟

۵)اگر پسرا نبودن دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟

۷)اگر پسرا نبودن تو کلاس کی میرفت گچ می اورد؟

۸)اگر پسرا نبودن کی نمره هاش همیشه تک بود؟

۹)اگر پسرا نبودن دخترا اوقات فراغت نداشتن


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست

یك دختر خوب با یه بار كلاس رانندگی رفتن نمیگه من 4 ساله گواهی نامه دارم.>>

> >

یك دختر خوب كمتر بر این لینك ها كلیك میكند:شوهر یابی ، شوهر یابی در 5 دقیقه .>>

> >

یك دختر خوب كمتر شماره میده ومیگیره و با دوستاش عوض میكنه و كلكسیون شماره باز نمیكنه.>>

>
>

یك دختر خوب وقتی براش خواستگار میاد تندی نمیره تاریخ عروسی رو تعیین كنه.)هنوز هیچی نشده(>>

> >

یك دختر خوب تو چت نمیگه خونمون سعادت آباد،بابا مالك سایپاست و هر هفته میریم خارج.>>

> >

یك دختر خوب وقتی براش خواستگار مناسب اومد قبول میكنه و نمیگه:من فعلا میخوام درسمو ادامه بدم.>>

> >

یك دختر خوب نباید مقدار مهریه شو تاریخ تولدش تعیین كنه اونم به سال میلادی.>>

> >

یك دختر خوب پای تلفن هیچوقت نمیگه لطفا مزاححححححححم نشششییییییییییید چونكه این یعنی مزاححححححححم بشششییییییییییید.>>

> >

یك دختر خوب وقتی یه پسر بهش متلك میندازه تندی فحش نمیده و پدر و مادر پسره رو جلویه چشماش نمیاره.>>

> >

یك دختر خوب بعد از كلاس درس به جای رفتن به خونه تعداد مغازه و پاساژ لباس فروشی را شمارش نمیكنه و مثل مامور تاذیرات هی قیمت ها رو سوال نمیكنه.>>

> >

یك دختر خوب نباید یه مدلی تیپ بزند كه انگار نه انگار كه لباس پوشیده نكته كنكوری)بدن نما نباشه(تا اینقدر پسرا تو خیابون تلو تلو نخورن.>>

> >

یك دختر خوب بعد از آشنا شدن با یه كیس مناسب موقع تنهایی احساسی نمیشه و نمیره هی درختو ستون های خونه شون رو بغل كنه.>>

> >

یك دختر خوب به جای اینكه پول خود را حروم
کلکسیون لباسو كفشو لوازم آرایشی كنه جمع میكنه واسه جهیزیه اش.>>

> >

یك دختر خوب برای بیرون رفتن از خانه 1 ساعت ، بهتره بگم بیشتر از 1 ساعت جلوی آینه صافكاری و نقاشی نمیكند.>>

> >

یك دختر خوب جكهای چیزدار رو برای دوستاش نمیگه و
SmS نمیكنه حالا ما یه اشتباهی كردیمو 2 كلمه حرف مردونه زدیم شما كه نباید سو استفاده كنین.>>

> >

یك دختر خوب وقتی كه ازش دعوت میشه بیاد وسط برق3 هی نمیگه: بلد نیستم ، پام درد میكنه ، دیسك كمر دارم و فامیل و طایفه رو نابود نمیكنه.>>

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست
 

چند وقت پيش با بابام دعوام شد، دستشو برد بالا که بزنه تو صورتم...!
منم يهو رفتم تو فاز هندي گفتم:
بزن بابا..!
بزن !
بزن بذار بفهمم که پدر بالا سرمه...!
بزن که بفهمم هنوز بي صاحاب نشدم...!
بزن بابا!
ودر نهايت ناباوري بابام زد تو گوشم

ظهر تو خونه دراز کشيده بودم و TV ميديدم
که متوجه شدم که يهنفر از تو کوچه داره اسممو با بلندگو صدا ميزنه
اولش فکر کردم شايد با کس ديگه ايي کار داشته باشه اما بعد از چند ثانيه اسم و فاميلو با هم صدا زد
رفتم تو کوچه ديدم يه وانت سبزي فروشي جلو در خونه ايستاده بهش گفتم منو از کجا ميشناسي
گفت مامانت سر کوچه ازم سبزي خريدو گفت بيام اينجا صدات کنم که بياي بگيري.

مکالمه ای بین من و مادرم:
-مامان
- جونم
- داشتم ماست می خوردم
- نوش جونت پسرم
- ریخت رو فرش
- کوفتو بخوری نکبت...

من هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن...
حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب بعد حتما ً میگه :
الان اومــــــدم بکــــشمـــــــِــــت... اَه لعنتی پتو داره نمیشه!

زنگ زدم پشتیبانی میگم: چرا سرعت اینترنتم کم شده؟
میگه: چون کندی سرعت دارین!
گفتم اجرت با سید الشهدا خیالم راحت شد، یه خانواده از نگرانی دراوردی !
پس دلیلش اینه! البته خودمم شک کرده بودم!


 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست

انواع عشق / انواع عشق از دیدگاه های مختلف
۱- عشق از دید یک ریاضیدان : عشق یعنی دوست داشتن بدون فرمول. (جمله عاشقانه : آه… عزیزم به اندازه سطح زیر منحنی دوستت دارم)

 

۲- عشق از دیدگاه بقال سر کوچه: والا دوره ما عشق مشغ نبود که, ننمون رفت و این سکینه خانم رو واسمون گرفت آورد.(جمله عاشقانه: سکینه شام چی داریم؟….)
۳- عشق از دید اصغر کاردی (در زندان) : مرامتو عشقه,عشقی.(جمله عاشقانه : چاقو خوردتیم لوتی..)
۴- عشق از دیدگاه یک دختر مدیوم کلاس و کمی بی غم : آه عزیزم کاش الان پیشم بودی , بغلم می کردی, سرمو میگذاشتم رو شونه هات….( جمله عاشقانه : دوستت دارم عزیزم….)
۵عشق از دید مادر بزرگم :از این حرفای بد نزن , راستی این دختر اقدس خانم خیلی دختر خوب و با کمالاتیه , تازه تحصیل کرده هم هست . ( جمله عاشقانه : پاشو بریم خواستگاری….)
۶- عشق از دید…..( خودتون الان می فهمید کیو میگم) : عزیزم تو که عاشقمی چرا هزینه عمل کردن دماغمو نمی دی؟……واسه ناهار بریم سورنتو ….مرجان با دوستش هم قراره بیآد….دوست مرجان واسش یک ماتیز خریده (دوو منگل) .تو حتی حاضر نیستی واسه من که این همه دوستت دارم یک پراید بخری….. (جمله عاشقانه : عزیزم گوشی می خوام راستی دوستت هم دارم)
۷- عشق از دید کسی که بار اولشه عاشق میشه: عزیزم باور کن بدون تو حتی یک لحظه هم نمی تونم زندگی کنم, تو واسم همه دنیا هستی….(جمله عاشقانه : فدات شم عزیزم خیلی خیلی دوستت دارم)
۸- عشق از دید کسی که بار اولش نیست که عاشق میشه: عزیزم خیلی دوستت دارم, باور کن شب ها به خاطر تو با پای برهنه می خوابم….(جمله عاشقانه : آه عزیزم دیرم شده باید برم)
۹- عشق از دید یک راننده : رادیات (رادیاتور) عشق من از برات جوش آمده , باور نداری بر آمپرم بنگر…..(جمله عاشقانه : عزیم دوست دار…. بو بو بوغ غ غ)
۱۰- عشق از دید بعضی ها : آه ..یعنی خدایا میشه بیآد خواستگاریم؟….(جمله عاشقانه : یا شابدالعظیم ۱۰۰۰ تومن نذرت می کنم اگه بیآد خواستگاریم)
۱۱- به دلیل نحسی از نوشتن معذوریم (جمله عاشقانه: حتی شما دوست عزیز)
۱۲- عشق از دید ارازل و اوباش : عشق مشغ سیخی چند بابا, برو بچه سوسول دلت خوشه, خونه خالی نداری ….(جمله عاشقانه :بو بوغ غ … خانم بیا بالا خوش میگذره)
۱۳- از دید یک مهندس الکترونیک : عشق همان دوست داشتن است وقتی در av open loop ضرب میشود, البته در این حالت انسان به صورت غیر خطی عمل می کند. ( جمله عاشقانه :عزیزم تو منو در وسط منحنی مشخصه بایاس کردی )
۱۴- عشق از دید بابام : آخه پسر ,عشق واست نون و آب میشه؟….حالا بگو ببینم پدرش چه کارست؟ (جمله عاشقانه :برو با دختر حاج آقا ازدواج کن)
۱۵- عشق از دید مادر ها : وا مگه تو امسال کنکور نداری؟ عشق باشه واسه بعد. مگه تو امسال فلان نداری ؟ عشق باشه واسه بعد.. مگه تو امسال بهمان نداری؟ عشق باشه واسه بعد…(جمله عاشقانه: باشه واسه بعد)


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست

فروردین : ۴۶ بار به خواستگاری میری و جواب رد می شنوی اما در ۴۷ امین بار در حالیکه در اوج ناامیدی هستی جواب بله رو میگیری و در کنار همسرت سالها به خوبی و خوشی زندگی می کنی.

 اردیبهشت : تا یکسال دیگه با دختر مورد علاقه ات ازدواج می کنی اما هنوز به شش ماه نکشیده بینتون اختلاف می افته و کار به طلاق می رسه . دختره مهریه اش که ۳۰۰۰ سکه طلا هستش رو اجرا می زاره و تو به زندان می افتی تو زندان معتاد میشی و هرویین مصرف می کنی و بعد از چندسال تحمل سختی و رنج در گوشه زندان میمیری.

 خرداد : تا دو سال دیگه ازدواج می کنی و با یک دختر بسیار زیبا که خیلی هم دوستش داری اما شب عروسی موقعی که می خوای بری رو تخت پات به لبه تخت گیر می کنه و می افتی سرت می خوره به پایه تخت و درجا میمیری.

 

 

تیر : ازدواج موفقی خواهی داشت و در تمام دوران زناشویی بمعنای کامل کلمه زن ذلیلی . تمامی کارهای خانه از قبیل پختن غذا و شستن ظرفها و جاروب زدن خانه و شستن لباس بچه ها با تو هستش . خانومت همیشه با شیلنگ تو رو کتک می زنه . اگه غذایی که می پزی بد مزه باشه زنت قابلمه رو به فرقت می کوبه .

 

مرداد : احتمالاً بختتو بستن به خواستگاری هر دختری که میری به هفته نکشیده یه خواستگار عالی واسش میاد و عروس میشه . کم کم معروف میشی به بخت گشای دخترای ترشیده .

 

شهریور : یه شب که داری با موتورت میری خیابون گردی تو یک خیابون تاریک میبینی یک ماشین با شدت به یک دختره می زنه و فرار می کنه. سریع مثل قهرمانان فیلمای هندی میپری دختره رو بغل می کنی و می بری به بیمارستان و خلاصه نجاتش می دی اما دختره به کما رفته و پلیسا هم فکر می کنن تو باهاش تصادف کردی و میگیرن زندانت می کنن . بعد از ۳ ماه دختره بهوش میاد و میگه تو چه فداکاری کردی و پدر و مادرش میان تو رو آزاد می کنن . بابای دختره یک کارخونه دار میلیاردره و میگه پسرم خیلی ازت خوشم میاد و دوست دارم دومادم بشی و خلاصه دوماد میشی و تا آخر عمر فقط می خوری و می خوابی و سفر خارج میری.

 

مهر : عاشق دختری میشی که فکر می کنی اونم تورو خیلی دوست داره و بعد از یک دوران عاشقی سخت بالاخره به خودت جرات میدی و میری خواستگاری دختره اما دختره یک سیلی آبدار می زنه تو گوشت و میگه بی ناموس من تو رو مثل داداشم دوست داشتم اما تو سو استفاده کردی و تو تا آخر عمر دیگه ازدواج نمی کنی.

 

آبان : چپ و راست واست دوست دختر ردیف میشه و همیشه ۳۰ – ۴۰ تا دوست دختره آن لاین داری و ۵۰ – ۶۰ تا هم آف لاین . همه عاشقتن و می خوان زنت بشن اما تو اصلاً علاقه ای به ازدواج نداری و سرانجام در سن ۳۵ سالگی به علت مصرف زیاد دوست دختر سکته می کنی و میمیری.

 

آذر : سه بار ازدواج می کنی و از هر زنت صاحب ۹ فرزند میشوی . همه زنهات تو رو از خودشون بیشتر دوست دارن و همیشه بهت میگن سرورم اگه چیزی میل دارین واستون بیارم. هر سه زنت تو یک خونه در کنار هم زندگی می کنن و اصلاً باهم مشکلی ندارن . کار بیرون از خانه هم انجام نمی دی فقط سرماه به سرماه میری پول یارانه ات رو میگیری (فکر کنم ۳۱ نفر هستین هر کدوم ۴۵ هزار تومان اوه چقدر میشه) کلاً آدم خوشبختی هستی .

 

دی : میری خواستگاری دختر همسایه تون و با هم نامزد میشین بعد از شش ماه دختره مریض میشه و کم کم کور میشه اما تو بخاطر پیمانی که با او بستی باهاش ازدواج می کنی و سالها با هم زندگی می کنین .

 

بهمن : با دختره مورد علاقه ات نامزد میشین و بعد از ۳ سال دوران نامزدی شیرین موقع عروسی سر سفره عقد عاقد سه بار از دختره می پرسه آیا حاضره زن تو بشه و اون میگه نه

 

اسفند : یک روز اتفاقی چشمت به پیر زن همسایه می افته و ناخودآگاه عاشقش میشی و موضوع رو به مامانت میگی اما اونا مخالفت می کنن و میگن این سن مامان بزرگتو داره اما تو میگی مهم عشق و تفاهمه که ما داریم سن و سال که مهم نیست و با مخالفت شدید پدر و مادر با هم ازدواج می کنین اما شب عروسی عروس از شدت خوشحالی سکته می کنه و می میره.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست

> خانمها
> چطور نیمرو درست
> میکنن؟
>
>
>
>
> ۱-ماهیتابه
> را میزارن رو گاز
> ۲- توی ماهیتابه روغن میریزن
> ۳- اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن
> میکنن
> ۴- تخم مرغها رو میشکنن و همراه
> نمک توی ماهیتابه میریزن
> ۵- چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو
> نوش جان میکنن
>
>
>
>
>
>
>
>  
>
> آقایون
> چطور نیمرو درست میکنن؟
>
>
>
>
> ۱- توی
> کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال
> ماهیتابه میگردن
> ۲- توی کابینتهای پایینی دنبال
> ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش
> میکنن
> ۳- ماهیتابه رو روی اجاق گاز
> میذارن
> ۴- توی ماهیتابه روغن میریزن
> ۵- توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن
>
> ۶- یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن
> ۷- چند تا فحش میدن
> ۸- دنبال کبریت میگردن
> ۹- با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن
> و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو
> بر میداره
> ۱۰- ماهیتابه رو میشورن (بگو
>  چرا روغنش بوی ترشی میداد )!
> ۱۱- ماهیتابه رو روی اجاق گاز
> میذارن و توش روغن واقعی میریزن
> ۱۲- تخم مرغی که از روی کابینت سر
> خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با
> دستمال پاک میکنن
> ۱۳- چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
> ۱۴- میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰
> تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن
> ۱۵- تلویزیون رو روشن میکنن و صداش
> رو بلند میکنن
> ۱۶- روغن سوخته رو میریزن توی سطل
> و دوباره روغن توی ماهیتابه
> میریزن
> ۱۷- تخم مرغها رو میشکنن و توی
> ماهیتابه میریزن
> ۱۸- دنبال نمکدون میگردن
> ۱۹- نمکدون خالی رو پیدا میکنن و
> چند تا فحش میدن
> ۲۰- دنبال کیسهء نمک میگردن و
>  بلاخره پیداش میکنن
> ۲۱- نمکدون رو پر از نمک میکنن
> ۲۲- صدای گزارشگر فوتبال رو
> میشنون و میدون جلوی تلویزیون
> ۲۳- نمکدون رو روی میز میذارن و
> محو تماشای فوتبال میشن
> ۲۴- بوی سوختگی رو استشمام میکنن و
> میدون توی آشپزخونه
> ۲۵- چند تا فحش میدن و تخم مرغهای
> سوخته رو توی سطل میریزن
> ۲۶- توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ
> میریزن
> ۲۷- با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم
> میزنن
> ۲۸- صدای گــــــــــل رو از
> گزارشگر فوتبال میشنون و میدون
> جلوی تلویزیون
> ۲۹- سریع برمیگردن توی آشپزخونه
> ۳۰- تخم مرغهایی که با ذرات تفلون
> کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو
> توی سطل
>  میریزن
> ۳۱- ماهیتابه رو میندازن توی سینک
> ۳۲- دنبال ظرفهای مسی میگردن
> ۳۳- قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز
> میذارن و توش روغن و تخم مرغ
> میریزن
> ۳۴- چند دقیقه به تخم مرغها زل
> میزنن
> ۳۵- یاد نمک میفتن و میرن نمکدون
> رو از کنار تلویزیون برمیدارن
> ۳۶- چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن
> ۳۷- یاد غذا میفتن و میدون توی
> آشپزخونه
> ۳۸- روی باقیماندهء تخم مرغی که کف
> آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن
> ۳۹- چند تا فحش میدن و بلند میشن
> ۴۰- نمکدون شکسته رو توی سطل
> میندازن
> ۴۱- قابلمه رو برمیدارن و
> بلافاصله ولش میکنن
> ۴۲- چند تا فحش میدن و انگشتهاشون
> که سوخته
>  رو زیر آب میگیرن
> ۴۳- با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو
> برمیدارن
> ۴۴- پارچه رو که توسط شعله آتیش
> گرفته زیر پاشون خاموش میکنن
> ۴۵- نیمروی آماده رو جلوی
> تلویزیون میخورن ودوباره چند تا
> فحش میدن
 
 
اااااا!
.
.
.
کجا!؟کجا؟!
.
.
.
.
مگه من میذارم به این زودی در بری!
.
.
.
.
.
.
.
اول برو نظر بده منو نمیتونی خر کنی


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست

پسر ایرونی...

 

پسر ایرونی تا وقتی سه سالش بشه دوست نداره هیچکس بغلش کنه.وقتی یه زن یا یه دختر ماچش می کنه گونه هاش قرمز می شه و خجالت می کشه ، ولی با رسیدن به سن چهار سالگی ذات پلید پسر ایرونی شروع به خودنمایی می کنه . مرتب خودشو به بهونه های مختلف می ندازه تو بغل زنا و دخترا . دنبال یه بهونه س که یه دخترو بوس کنه یا یه زن بوسش کنه .

 


به شیش سالگی که می رسه دیگه ...

 


 
 
نمی ذاره باباش حمومش کنه . برعکس سعی می کنه خودشو به مادرش بچسبونه ، بلکه با خودش ببردش حموم . به سن ده سالگی که می رسه شروع می کنه استفاده از ژیلت یازده بار استفاده شده باباش . هی این ژیلتو می کشه رو صورتشو کیف می کنه که مرد شده . دوازده سالش که شد نمی دونه چرا دلش می خواد با دخترای فامیل بازی کنه .

 

 


سیزده چهارده سالش که شد فکر میکنه خیلی خوش تیپه . خیال می کنه مامانش اونو از روی مدل "آلن دلون" زائیده . مرتب تو خیابون راه می ره و دخترا رو نگاه می کنه و کم کم با بالاتر رفتن سن ، کمرش پایین تر میاد و دکمه یقه پیرهنش به سگک کمربندش نزدیک تر می شه(نکته کنکوری) .

 

 


شونزده هفده سالگی دیگه یه چیزایی یاد گرفته . می دونه واسه بیرون رفتن باید لباس عجیب بپوشه . مثلا یه پیرهن نارنجی که رو سینه ش عکس یه جمجمه س می پوشه . رو کمرش نوشته : Just do it! (نکته فوق کنکوری) . وای وای وای... نگو خواهر... ...(این قسمت حذف شده و تو کنکور نمیاد) دیگه همین دیگه . آها... با بچه ها که می ره بیرون اسمش عوض می شه ، مثلا اگه اسمش سعید یا علی یا احمد یا جواد باشه تبدیل می شه به : دیوید ، جک ، زاپاس ، تمساح ، سرنتی پیتی ، حامی بچه ها(به یاد دایی احمد) ، خرچنگ ، یا بی بی...این قسمتم سانسور شده تو کنکور نمیاد

 

 


هجده نوزده سالگی می فهمه یه جایی به اسم پاتوق وجود داره که با رفقا توش جمع بشن . وای به حال اون دختر بدبختی که از کنار پاتوق رد بشه . بلایی سر دختره میاره که ......کم کم یاد می گیره که دختر یعنی جنس لطیف . نباید مث تاتارا طرفش رفت . باید طوری با لطافت رفت طرفش که نفهمه می خوای گازش بگیری . باید با ملایمت رفت جلو و مخشو زد . فکر می کنه اگه خودشو آرایش کنه دخترپسند می شه . پس اول از همه موهاشو بلند می کنه . بعد یا موهاشو "فر شیش ماهه" می زنه یا "گلت" می کنه . بعدشم یه دمب اسبی و... تمام . دخترکش شد اروای عمه اش.

 

 


"هدف ما جلب رضایت شماست"
این شعارو سرلوحه کارش قرار می ده و می ره بوتیک یه جعبه لوازم آرایش می گیره صد و سی تومن . بار اول دوم چون بلد نیست زیر ابرو برداره زیر و بالا رو با هم برمی داره و اصلا ابرو نمی ذاره . ولی خوب از اونجا که "انسان جایزالخطاست" اونم اینقدر تمرین می کنه تا کم کم یاد می گیره. سفید کننده می زنه به چه سفیدی... ریمل می زنه به چه سیاهی... رژ می زنه به چه قرمزی... می شه مث کلاه قرمزی...
موهاشو که دمب اسبی می کنه سه تارو از سمت چپ و پنج تارو از سمت راست آزاد می کنه و می ندازه رو صورتش . اون دوتا تارموی اضافی سمت راستم حکایت داره . نماد خودشه و دختری که انشالا اونرو باهاش آشنا می شه . عشقه دیگه...چه می شه کرد ؟
یه زنجیر طلا گردنش می ندازه اونقدر پهن که آدمو یاد قلاده سگای "ژرمن شپرد" می ندازه . یه دستبند می ندازه دستش که چنان جرینگ جرینگ می کنه که آدمو یاد زنگوله "بزغاله های شبیه سازی شده به دست پژوهشگران توانمند ایرانی" می ندازه . بعد که کامل شد می ره سر مسیر وایمیسه . واسه شروع کار سعی می کنه مخ دخترای پنجم دبستانی و اول راهنمایی رو شیربرنج کنه . بعد کم کم ارتقا می گیره و می ره سر مسیر دبیرستانیا .
اولش فقط با یکی دوست می شه ولی کم کم می فهمه هر چیزی یه زاپاس لازم داره ، پس می ره دنبال یه زاپاس واسه دوست دخترش... و از اونجایی که فکر می کنه هر چیزی یه زاپاس می خواد ، واسه زاپاسشم میره دنبال زاپاس و...
اگه قیافه داشته باشه (پسره رو می گم) نونش تو روغنه . دخترا رو مجبور می کنه براش خرج کنن . ولی وای به حال اون بیچاره بدقیافه . مجبوره واسه دوست دختراش مرتب پیاده بشه... که ولش نکنن .
می گذره و می گذره و می گذره تا کم کم می فهمه عاشق یکی از دخترا شده . از اونجا که آقا پسر خیلی حرفه ای تشریف داره شروع می کنه به آمار گرفتن از دختره که می بینه بله... آمار طرف پاکه و خانم از برگ گل پاک تره و قبلا با هیچکس دوست نبوده . شروع می کنه دوست دختراشو دور انداختن که فقط با همین یکی که عاشقشه بمونه . شروع می کنه واسه دختره خریدن کادو ، هدیه ، انگشتر ، تاپ ، شلوار ، روسری... می گذره تا اینکه یه روز زنگ می زنه گوشی "خانم بچه ها" می بینه "حاج خانم" جواب نمی ده . چن روزی زنگ مرتب زنگ می زنه و جواب نمی گیره . بخاطر دوری و بی خبری از عشقش مریض می شه . می برنش بیمارستان... که می فهمن بله... آقا ایدز داره . وقتی از بیمارستان میاد بیرون نتیجه گیریش از اتفاقات گذشته اینه : یه دختر عاشقم کرد ، خرم کرد ، مریضم کرد ، بدبختم کرد ، ولم کرد . و اون طرف معادله رو اینجوری می نویسه : دخترا رو عاشق خودم می کنم ، خرشون می کنم ، مریضشون می کنم ، بدبختشون می کنم ، ولشون می کنم

 

...

نمیدونم این مطلب طنز بود یا واقعیت؟ ولی همیشه طنزها از واقعیت ریشه میگیرن ! امیدوارم شما ها حواستونو خوب جمع کنین...


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, توسط یه دوست